تالیف آقای محمود واعظیدر سال 2015 از سوی اداره نشر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران منتشر گردید.
مطالعه بحرانها و بررسی شیوههای مدیریتی و تصمیمسازی در مورد آنها در نظام جهانی پیچیدة کنونی از جهات گوناگون حائز اهمیت است. شناخت و درک ریشهها و علل بروز و ظهور بحرانها، انواع بحرانها و پیامدهای آن از یک سو، و همچنین شناسایی راههای مدیریتی و تصمیمسازی در مواجهه با بحرانها از سوی دیگر، ضمن آنکه فهم جامعتری از محیط نظام بینالملل فراهم میسازد، میتواند در جلوگیری از بروز بحرانها و به حداقل رساندن آثار منفی آنها یاری رساند.
بحرانهای ملی، منطقهای و بینالمللی از نظر شدت و ضعف، گستردگی و نیز عمق، درجههای متفاوتی دارند؛ از اینرو، دلایل بروز بحرانها و عوامل ایجاد آنها نیز متفاوت است. یکی از روشهای پیشگیری از وقوع بحرانها، داشتن معرفت نظری دربارة دلایل ایجاد بحران است. هرچه ابعاد مختلف بحرانها بیشتر مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گیرد و عوامل ایجاد آنها عمیقتر ریشهیابی شود، شناخت بهتر و کاملتری حاصل خواهد شد؛ بنابراین چیستی و چرایی بحران از خاستگاه فلسفی و نظری در مورد علل و ریشههای بحران و چگونگی وقوع بحران و مکانیسم مدیریت آن از خاستگاه علمی آن ناشی میشود.
در واقع، از آنجا که بحران ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی چون جنگ و تعارض دارد، لذا شناخت آن برای فهم سیاست جهانی ضروری است. این حوزه از مطالعات بینالمللی بیشتر از پایان جنگ جهانی دوم به بعد مورد توجه قرار گرفت. تاکنون مطالعات فراوانی پیرامون شناخت ماهیت و ابعاد اختلاف و بحران و دیگر وجوه آن صورت گرفته است. برخی بحرانها به منازعة مسلحانه ختم میشوند، در حالی که برخی دیگر از طریق مدیریت بحران و تصمیمسازیهای صحیح رفع میشوند.
بحران، نقطه چرخش در رویدادها و کنشهاست که پیامدهای غیرمنتظرهای به دنبال میآورد. در واقع، بحران تهدیدی جدی نسبت به اهداف و ارزشهای اساسی طرفهای درگیر است. در شرایط بحرانی، اطلاعات در دسترس به شدت کاهش مییابد.
با عنایت به اهمیت بحران در ادبیات نظری و نیز در عرصه عمل سیاست بین الملل از یک سو و کمی ادبیات در این حوزه در ایران از سوی دیگر، اثر حاضر به واکاوی این مفهوم پرداخته است. در این چهارچوب ، اثر حاضر از دو زاویه نظری و عملی موضوع بحران را مورد بحث و بررسی قرار داده است. این کتاب شامل شش فصل است. در فصل اول ضمن واکاوی مفاهیم و تعاریف جنگ ، ارتباط جنگ با بحران و منازعه مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم شناختی نظری از بحران ارائه شده و پس از دسته بندی ویژگی های نظری بحران که در ادبیات این حوزه تولید شده، رویکردهای مختلف نسبت به شناخت این پدیده ارائه شده است. فصل سوم به نوعی در تداوم فصل دوم و تکمیل کننده آن است زیرا میان عناصر موجد یک بحران و ریشه های آن، پیوند تنکاتنگی وجود دارد. در این فصل تلاش شده تا ریشه های بحران در سطوح کلان و ساختاری نظام بین الملل، سطوح میانی و منطقه ای و در نهایت سطوح خرد و فروملی مورد جست و جوی نظری قرار گیرد. در فصل چهارم ، مفهوم بحران از زاویه نظام بین الملل و ساخار حاکم بر آن مورد بررسی قرار گرفته و بحران های ساختاری در نظام های دو قطبی و چند قطبی تبیین شده اند. افزون بر این، از زاویه فرآیند های نظام بین الملل نیز بحران و ریشه های آن مورد بحث واقع شده اند. در فصل پنجم نظریه مایکل برچر در مورد ظهور و سقوط بحران به عنوان یک نمونه نظری برای مطالعه انتخاب شده است. در فصل پایانی نیز ، بحران اوت 2008 گرجستان به عنوان یک مطالعه موردی به منظور کاربست نظریه ظهور و سقوط بحران برچر انتخاب شده است. هدف از این مطالعه موردی، بهره گیری از این نظریه است تا بتوان فراتر از رویکرد های صرفا توصیفی، درک بهتر و جامع تری از ظهور و سقوط یک بحران داشت.
فصل اول: بحران و منازعه در روند تاریخ
فصل دوم: شناخت و روش شناسی بحران ها
فصل سوم: ریشه های بحران
فصل چهارم : بحران در نظام بین الملل
فصل پنجم: ظهور و سقوط بحران؛ واکاوی نظریه مایکل برچر
فصل ششم: ظهور و سقوط بحران گرجستان بر اساس نظریه کایکل برچر